خوابگاه
و من همچنان بهت زده و سرگردان
افسوس که آرزوهای کوچک من در اندیشه های بزرگ بزرگان نگنجید
آری نگنجید و
هر شب گریه
هر شب گریه
هر شب گریه
هر شب گریه
هر شب گریه
هر شب گریه
هر شب گریه
و می دانم که
این گریه نیست این سهمم از درده ، سهم من از بغض نگاه تو
پس
سزامه
سزامه
این تنهایی سزامه
+ نوشته شده در ۱۳۸۹/۰۷/۰۸ ساعت 9:58 توسط تورنادو
|
مخاطب عزیز! ضمن عرض سلام و خیر مقدم! الان شما جزو حدوداً 200 انسان خوشبختی هستی که آدرس اینجا رو دارن. اینجا دفتر خاطرات هفتگی منه.